قطر بازوی پدر لاغر شد
زیر چشمان همه گود افتاد ای کاش دوباره مادر دست به جوراب شود ای کاش که در دستانش اندازه ی یک شام النگو باشد...............!
و آن پیرمرد دولا که چرخ دستی پیرتر از خویش را ما که از هرچه می ترسیدیمــــ
گفتی لب تر کن ،
تا دنیا را به پایت بریزم . حالا ، چشم تر کرده ام ، می آیی. . . ؟
دختر:
ازت شکایت میکنم پسر : چرا ؟ دختر : توی دزد ,قلب من رو دزدیدی
|